بعد از ایجاد پاک دیده 2 فکر نمیکردم این کارم با این نوع واکنش دوستانم مواجه بشه. اصلا فکر نمیکردم برای کسی اهمیتی داشته باشه که من دارم چکار میکنم. اما به غیر از پیام ها و smsها دیشب یکی از بهترین دوستان که آشناییش را مرهون پاک دیدهام زنگ زد و نتیجه حرفهایش این شد که امروز همش به خودم تلقین کنم: آنجا وبلاگ من است و من اختیار دار آنم. پس دفتر پاک دیده 2 بسته شد. به همین راحتی! انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است! برای اطلاع از همان افکار و اندیشه های پیش گفته هم می توانید به همان پاک دیده اصلی مراجعه فرمایید!